روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آري افطار رطب در رمضان مستحب است
روز ماه رمضان ،زلف بيفشان كه فقيه،
بخورد روزه خود را به گمانش كه شب است
زير لب وقت نوشتن همه كس نقطه نهند
اين عجب نقطه خال تو به بالاي لب است
يارب اين نقطه ي لب را كه به بالا بنهاد ؟
نقطه هرجا غلط افتاد، مكيدن ادب است
شحنه اندر عقبست و من از آن میترسم
که لب لعل تو آلوده به ماء العنب است
پسر مريم اگر نيست چه باك است ز مرگ،
كه دمادم لب من بر لب «بنت العنب» است
منعم از عشق كند زاهد و آگه نبود
شهرت عشق من از ملك عجم تا عرب است
گفتمش اي بت من ، بوسه بده جان بستان
گفت: رو كاين سخن تو نه ز شرط ادب است
عشق آنست كه از روي حقيقت باشد
هر كه را عشق مجازي است «حمال الحطب» است
گر «صبوحي» به وصال رخ جانان جان داد
سودن چهره به خاك سر كويش سبب است
شاطر عباس صبوحی
نظرات شما عزیزان: